به حروف تکمیل کننده ی کلمه روی کیبورد لپ تاپ قدیمی که به بهانه ی پاک کردن اطلاعاتم برداشته ام خیره میشوم!

الف نون ت ظا الف را

"انتظار" احساس سمی و کشنده ایست!

مثل گوش سپردن به قدم های روی پله میماند، که هیچوقت به در نمیرسند.

مثل چشم هایی که مردمکش تا قوس ابروها بالا رفته، و نامحسوس به جایی دیگر خیره شده اند.

های آدمها این دقیقا همان حسیست که اگر صاحب پای قدم های روی پله شمایید.پس با شنیدن صدای شیشه ای قلب ادم های درون اتاق که از زیر در مثل بچه های یکی دوساله تا کمر خم شده اند برای دیدن سایتان چه میکنید؟؟

پی نوشتم: اینکه اینهمه در دوران بی کیبوردی نوشته هایم کوچک روی صفحه ی گوشسم مانده که اخر ، تنها چنین چیزی بعد روزهای سخت اخیر منتشر شود؟ باشه دِلَک جان خدای ماهم بزرگه:)) 


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها