نسل سوخته ی واقعی کیست؟

من در دهه ی دوهزار میلادی به دنیا اومدم!

در دهه ای که در جامعه ی ایران به هرکی بگی میگه شماها کی دست و پا دراوردین که الان دارین تحلیل میکنین جامعه رو یا نظر میدین یا هرچی!

اره! ما خیلی وقته بزرگ تر از دهنمون حرف میزنیم! نه هممون قبول! ولی خیلیامون!

ما زیر فشار های رسانه ای ای بودیم و هستیم و خواهیم بود که صدماتش از صدمات جنگ بدتره! درد جنگ به تن میمونه درد نسل ما روحیه!

اره ما دست و پای ذهنمون در نیومده! چون همین شماها که متولد دهه ی فلان و فلانین و کاشف رسانه، به ما فهموندید که تعریف برتری به صراحت وجود نداره! به ما فهموندین صدف بیوتی ها از چی چی ها بهترن!

به ما گفتین عدالت در قرعه کشی های اینفلوئنسر های اینستاگرامی و بلاگر های یوتویوبیست!

من اینهارا میدانم چون از عهد قجر امدم! این یک طعنه نیست! من همیشه دوست داشتم قجری باشم! نه فقط به خاطر امیر کبیر ، ناصرالدین شاه یا لطفعلی خان زند، بلکه در ان زمان با همان ضعیفه گفتن هایشان و کامیونیتی فمنیست نداشتنشان جنم داشتند به حال حاضر که فعالان فمنیستی باید فلسفه ی ن علیه ن را جمع و جور کنند!

ان زمان که ظاهر باطن را نشان میداد!

رسانه، خمپاره ی زمان ماست! جوری بر زمین خورده که هر کداممان از ترکش بی نصیب نمانده ایم! ترکش هایی که به جای از کار انداختن عضوی در بدنمان، اذهانمان را به دست گرفته اند! 

پینوشتم اینکه: دیگه فک کنم تاکید بر اینکه این دیدگاه انتقادی بود و قطعا محاسنش چی پس و ال و بل نباشه!


مشخصات

آخرین جستجو ها